سوره حجرات

حجرات
< فتح - ق >
شماره سوره ۴۹
جزء ۲۶
نزول
ترتیب نزول ۱۰۷
مکی/مدنی مدنی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۱۸
تعداد کلمات ۳۵۳
تعداد حروف ۱۵۳۳

سوره حُجُرات چهل و نهمین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است که در جزء ۲۶ جای دارد. حجرات جمع حُجره به معنای اتاق است که در آیه چهارم آمده است. سوره حجرات درباره آداب برخورد با پیامبر(ص) و نیز برخی از اخلاقیات بد اجتماعی همچون سوء ظن، تَجَسُّس و غیبت سخن می‌گوید.

آیه اُخُوت، آیه نبأ و آیه غیبت از آیات مشهور این سوره است. آیه سیزدهم نیز که گرامی‌ترین فرد را نزد خداوند، باتقواترین افراد می‌داند از جمله آیات مشهور این سوره محسوب شده است.

در فضیلت تلاوت سوره حجرات آمده است قاری آن هر شب و يا هر روز، از زائران پیامبر(ص) خواهد بود.

نامگذاری

واژه حُجُرات در آیه چهارم آمده است و به همین دلیل این سوره را سوره حُجُرات نامیده‌اند. حجرات جمع حُجره و به معنای اتاق‌هاى متعددى است كه در كنار مسجد پيامبر(ص) براى همسران او تهيه شده بود.

ترتیب و محل نزول

سوره حجرات جزو سوره‌های مَدَنی و در ترتیب نزول، صد و هفتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، چهل و نهمین سوره است و در جزء ۲۶ قرآن جای دارد.

تعداد آیات و کلمات

سوره حجرات ۱۸ آیه، ۳۵۳ کلمه و ۱۵۳۳ حرف دارد. این سوره از سوره‌های مَثانی و در حدود نیم حزب قرآن است.

این سوره را در شمار سوره‌های ممتحنات نیز آورده‌اند که گفته شده این سوره‌ها با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارند.

محتوا

به نوشته تفسیر المیزان، این سوره دربرگیرندهٔ دستورالعمل‌هایی اخلاقی است، از جمله آداب ارتباط با خدا، آدابی که باید در ارتباط با پیامبر(ص) رعایت کرد و آداب مربوط به نحوه ارتباط افراد با یکدیگر در جامعه. این سوره همچنین درباره ملاک برتری‌ افراد بر دیگران، و حاکمیت نظم در جامعه و زندگی سعادتمندانه و تفاوت حاکمیت دین حق با حکومت سایر قوانین اجتماعی، سخن گفته و در پایان به حقیقت ایمان و اسلام اشاره کرده است. این سوره به مسلمانان دستور می‌‌دهد به شایعات توجه نکنند، از غیبت و بدگویی به دیگران و جستجو درباره عیوب مردم پرهیز کنند و در پی گمان نروند و میان مسلمانان، صلح و آشتی برقرار کنند.

محتوای سوره حجرات
 
 
 
 
وظایف دینی و اجتماعی مؤمنان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار سوم؛ آیه ۱۳-۱۸
وظایف مسلمانان در برابر دین خدا
 
گفتار دوم؛ آیه ۹-۱۲
وظایف اجتماعی مؤمنان در برابر یکدیگر
 
گفتار اول؛ آیه ۱-۸
وظایف مؤمنان در برابر پیامبر خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وظیفه اول؛ آیه ۱۳
رعایت تقوا بجای تفاخر نژادی
 
وظیفه اول؛ آیه ۹-۱۰
برقراری صلح میان مؤمنان
 
وظیفه اول؛ آیه ۱
سبقت‌نگرفتن از خدا و پیامبر در بیان احکام دینی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وظیفه دوم؛ آیه ۱۴-۱۵
ثبات در دین و جهاد در راه آن
 
وظیفه دوم؛ آیه ۱۱
اجتناب از تمسخر و تحقیر یکدیگر
 
وظیفه دوم؛ آیه ۲-۵
رعایت احترام پیامبر هنگام سخن‌گفتن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
وظیفه سوم؛ آیه ۱۶-۱۸
منت‌نگذاشتن بر پیامبر به خاطر اسلام‌آوردن
 
وظیفه سوم؛ آیه ۱۲
پرهیز از بدگمانی، تجسس و غیبت
 
وظیفه سوم آیه؛ ۶-۸
تحت‌فشار‌قرارندادن پیامبر برای پیروی از خواست دیگران


آیات مشهور

آیه نبأ

نوشتار اصلی: آیه نبأ
  • «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ؛ اى کسانى که ايمان آورده‌ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيک وارسى کنيد، مبادا به‌نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه کرده‌ايد پشيمان شويد».

بیشتر مفسران شأن نزول این آیه را حادثه ولید بن عُقبه دانسته‌اند که پیامبر(ص) او را براى جمع‌‏آورى زکات، به سوی قبيله بنى المُصطَلَق فرستاد و او از ترس به دروغ گفت آنها از پرداخت زکات خودداری کردند. این خبر باعث شد پیامبر با لشکری درصدد مقابله با آنان برآید؛ اما هنگامی که در گروه به هم رسیدند، معلوم شد که ولید دروغ گفته است.

به گفته علامه طباطبایی، در این آیه،‌ خداوند اصل عقلایی در عمل به اخبار را امضا‌ و تأیید کرده است. عقلا هنگامی که خبری را می‌شوند به آن عمل می‌کنند مگر در خصوص خبر افراد فاسق که تحقیق و بررسی می‌کنند. خداوند این اصل را تأیید کرده و دستور داده است اگر فاسقی خبری آورد، باید درباره آن تحقیق و بررسی کرد تا به حقیقت و راست و دروغ آن آگاه شد تا مبادا بدون جهت بر سر قومی تاخته و بعدا پشیمانی به بار آورد. این آیه در حقیقت خبر فاسق را بی‌اعتبار شمرده است.

در علم اصول فقه، از این آیه در بحث حجیت خبر واحد بحث شده است.

آیه اُخُوَّت

نوشتار اصلی: آیه اخوت
  • إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَينَ أَخَوَيْکمُ‏ْ وَ اتَّقُواْ اللهَ لَعَلَّکمُ‏ْ تُرْحَمُونَ (آیه ۱۰)

ترجمه: مؤمنان برادر يکديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه کنيد، باشد که مشمول رحمت او شويد.

بنابر این آیه، مؤمنان برادر یکدیگرند و در صورت وقوعِ درگیری بین آنان، دیگر مسلمانان وظیفه دارند آنان را آشتی دهند. وقتی آیه اخوت نازل شد، پیامبر(ص) میان مسلمانان پیوند برادری برقرار ساخت؛ بین ابوبکر و عمر، بین عثمان و عبدالرحمن بن عوف و بین دیگر اصحاب، طبق جایگاهشان، عقد اخوت بر قرار کرد؛ آن گاه علی بن ابی طالب(ع) را به عنوان برادر خود برگزید و به علی(ع) گفت: «تو برادر منی و من برادر تو».

آیه غیبت

نوشتار اصلی: آیه غیبت
  • «...اجْتَنِبُوا كَثِيرً‌ا مِّنَ الظَّنِّ...وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن يَأْکُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَکَرِ‌هْتُمُوهُ...؛ از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد...و جاسوسى مکنيد، و بعضى از شما غيبت بعضى را نکند؛ آيا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ از آن کراهت داريد...».

در این آیه سه مسئله اخلاقی بیان شده است: اجتناب از گمان بد، تَجَسُّس و غیبت. بنابر تفسیر نمونه این سه مسئله اخلاقی، با هم ارتباط دارند؛ گمان بد، زمینهٔ تجسس را فراهم می‌آورد و تجسس در کار دیگران، مقدمه غیبت از آنان و فاش‌شدن مسائل خصوصی زندگی آنان است.

براساس این آیه، که آیه غیبت نامیده می‌شود، غیبت حرام و گناه کبیره شمرده شده است. طبق آیه مذکور، چنانکه انسان از خوردن گوشت مردار کراهت و نفرت دارد، از غیبت شخص زنده نیز باید نفرت داشته باشد؛ زیرا غیبت هم مانند خوردن گوشت برادر مرده است. جمله «أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَیْتًا» علت تحریم غیبت شمرده شده است.در تفسیر نور آمده است که اگر از بدن انسان زنده قطعه‌اى جدا شود، امكان پر شدن جاى آن هست، ولى اگر از مرده چيزى كنده شود، جاى آن همچنان خالى مى‌ماند. غيبت، بردن آبروى مردم است و آبرو كه رفت ديگر جبران نمى‌شود.

تقوا، معیار کرامت

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ‌ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَ‌فُوا ۚ إِنَّ أَکْرَ‌مَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ...(آیه ۱۳)

ترجمه: «ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بی‌تردید گرامی‌ترینِ شما نزد خدا پرهیزکارترینِ شماست...»

آیه بالا به جهت نفی برتری‌های نژادی انسان‌ها بر یکدیگر، هم در نوشته‌های اخلاقی و هم در مباحث اعتقادی مورد توجه قرار گرفته است. به نوشته تفسیر نمونه، آیه بیان می‌کند که همه انسان‌ها از ريشه واحدى هستند و نباید از نظر نسب و قبيله بر يکديگر افتخار کنند. آیه تنها عامل واقعی برتری انسان‌ها نزد خداوند را تقوا معرفی کرده است.آیه دلالت دارد که مردم باید برای زندگی درست همان چیزی را برگزینند که خداند برگزیده است یعنی تقوی و دین را، زیرا تقوی کرامتی است حقیقی که بر اساس علم حق است برخلاف اموری که مردم براساس توهمات و پندار هایشان به عنوان معیار کرامت و فضیلت برمی گزینند. به باور نویسنده تفسیر المیزان تقوی یگانه ابزار تأمین سعادت در جهان آخرت است که سعادت دنیا را نیز به دنبال خواهد داشت. این آیه مورد استناد نهضت فکری و سیاسی شعوبیه هم قرار گرفته است. شعوبیان گروهی ایرانی بودند که با استناد به آیه بالا، اعتقاد داشتند که هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد و با سیاست‌ تبعیض نژادی امویان مخالفت می‌کردند.

آیه اسلام وایمان(۱۴)

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ

ترجمه: عرب‌های بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است.

آیه تفاوت میان اسلام وایمان را بازگو می کند و ایمان را از امور قلبی مانند اعتقاد می داند در حالی که اسلام اقراری زبانی انسان است به توحید ونبوت و خضوع و تسلیم ظاهری، خواه اعتقاد قلبی به آن چه بدان اعتراف کرده وجود داشته باشد یا خیر.

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است اگر کسی سوره حجرات را قرائت کند، خداوند به تعداد هر کس که او را اطاعت می‌کند و هر کس که نافرمانی می‌کند، به او ده حسنه می‌دهد. همچنین در کتاب ثواب الاعمال نوشته شیخ صدوق نقل شده است هر كس سوره حجرات را هر شب و يا هر روز تلاوت كند، از زائران پیامبر(ص) خواهد بود.

متن و ترجمه

سوره حجرات

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿١﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْ‌فَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُ‌وا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ‌ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٢﴾ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَ‌سُولِ اللَّـهِ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّـهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ ۚ لَهُم مَّغْفِرَ‌ةٌ وَأَجْرٌ‌ عَظِيمٌ ﴿٣﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَ‌اءِ الْحُجُرَ‌اتِ أَكْثَرُ‌هُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٤﴾وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُ‌وا حَتَّىٰ تَخْرُ‌جَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرً‌ا لَّهُمْ ۚ وَاللَّـهُ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿٦﴾ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَ‌سُولَ اللَّـهِ ۚ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ‌ مِّنَ الْأَمْرِ‌ لَعَنِتُّمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّ‌هَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ‌ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الرَّ‌اشِدُونَ ﴿٧﴾ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَنِعْمَةً ۚ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٨﴾ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَ‌ىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ‌ اللَّـهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٩﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿١٠﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ‌ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرً‌ا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرً‌ا مِّنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ ۚ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿١١﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرً‌ا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِ‌هْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ رَّ‌حِيمٌ ﴿١٢﴾ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ‌ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَ‌فُوا ۚ إِنَّ أَكْرَ‌مَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ‌ ﴿١٣﴾ قَالَتِ الْأَعْرَ‌ابُ آمَنَّا ۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَـٰكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ۖ وَإِن تُطِيعُوا اللَّـهَ وَرَ‌سُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿١٤﴾ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْ‌تَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿١٥﴾ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّـهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ ۚ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿١٦﴾ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا ۖ قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم ۖ بَلِ اللَّـهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿١٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۚ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ‌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى‌] پيشى مجوييد و از خدا پروا بداريد كه خدا شنواى داناست. (۱) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد، و همچنانكه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مى‌گوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد، مبادا بى‌آنكه بدانيد كرده‌هايتان تباه شود. (۲) كسانى كه پيش پيامبر خدا صدايشان را فرو مى‌كشند همان كسانند كه خدا دلهايشان را براى پرهيزگارى امتحان كرده است؛ آنان را آمرزش و پاداشى بزرگ است. (۳) كسانى كه تو را از پشت اتاقها[ى مسكونى تو] به فرياد مى‌خوانند، بيشترشان نمى‌فهمند. (۴) و اگر صبر كنند تا بر آنان درآيى، مسلماً برايشان بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. (۵) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد، مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كرده‌ايد پشيمان شويد. (۶) و بدانيد كه پيامبر خدا در ميان شماست. اگر در بسيارى از كارها از [رأى و ميل‌] شما پيروى كند، قطعاً دچار زحمت مى‌شويد، ليكن خدا ايمان را براى شما دوست‌داشتنى گردانيد و آن را در دلهاى شما بياراست و كفر و پليدكارى و سركشى را در نظرتان ناخوشايند ساخت. آنان [كه چنين‌اند] ره‌يافتگانند. (۷) [و اين‌] بخششى از خدا و نعمتى [از اوست‌]، و خدا داناى سنجيده‌كار است. (۸) و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند، ميان آن دو را اصلاح دهيد، و اگر [باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدّى كرد، با آن [طايفه‌اى‌] كه تعدّى مى‌كند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد، كه خدا دادگران را دوست مى‌دارد. (۹) در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد. (۱۰) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ]، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد؛ چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند. (۱۱) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‌اى از گمانها گناه است، و جاسوسى مكنيد، و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس‌] از خدا بترسيد، كه خدا توبه‌پذير مهربان است. (۱۲) اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى‌ترديد، خداوند داناى آگاه است. (۱۳) [برخى از] باديه‌نشينان گفتند: «ايمان آورديم.» بگو: «ايمان نياورده‌ايد، ليكن بگوييد: اسلام آورديم. و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است. و اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد از [ارزش‌] كرده‌هايتان چيزى كم نمى‌كند. خدا آمرزنده مهربان است.» (۱۴) در حقيقت، مؤمنان كسانى‌اند كه به خدا و پيامبر او گرويده و [ديگر] شكّ نياورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كرده‌اند؛ اينانند كه راستكردارند. (۱۵) بگو: «آيا خدا را از دين‌[دارى‌] خود خبر مى‌دهيد؟ و حال آنكه خدا آنچه را كه در زمين است مى‌داند، و خدا به همه چيز داناست. (۱۶) از اينكه اسلام آورده‌اند بر تو منّت مى‌نهند؛ بگو: «بر من از اسلام‌آوردنتان منّت مگذاريد، بلكه [اين‌] خداست كه با هدايت‌كردن شما به ايمان، بر شما منّت مى‌گذارد، اگر راستگو باشيد. (۱۷) خداست كه نهفته آسمانها و زمين را مى‌داند و خدا[ست كه‌] به آنچه مى‌كنيد بيناست.» (۱۸)


سوره پیشین:
سوره فتح
سوره حجرات
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره ق

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


تک‌نگاری

  1. نظام اخلاقی اسلام: تفسیر سوره مبارکه حجرات، جعفر سبحانی، بوستان کتاب قم، چاپ دهم ١٣٩٢ش ٢٢٢ صفحه.


پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۳۰.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۴۱.
  3. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
  4. خرمشاهی، «سوره حجرات»، ص۱۲۵۲.
  5. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰و۵۹۶.
  6. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۰۵.
  7. خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۲ـ۱۲۵۱.
  8. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  9. سوره حجرات،‌ آیه ۶.
  10. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۱۸ و ۳۱۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۵۳.
  11. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۱۱.
  12. مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۶۲.
  13. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۰۸
  14. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴.
  15. سوره حجرات، آیه ۱۲.
  16. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۸۱.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۸۴.
  18. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۹۹.
  19. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۵.
  20. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۶؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۳.
  21. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۴ و۳۲۵.
  22. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۹،ص۱۸۹.
  23. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۲، ص۱۹۷.
  24. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۸، ص۳۲۸.
  25. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۸، ص۳۲۷.
  26. احمدی بهرامی، «شعوبیه و تأثیرات آن در سیاست و ادب ایران و جهان اسلام»، ص۱۳۶.
  27. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۸، ص۳۲۸.
  28. طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج‏۹، ص۱۹۶.
  29. صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۵.
  30. پاتوق کتاب فردا
  1. ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سوره‌ها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • احمدی بهرامی، حمید، «شعوبیه و تأثیرات آن در سیاست و ادب ایران و جهان اسلام»، دوفصلنامه دین و ارتباطات، ش۱۸و۱۹، تابستان و پاییز ۱۳۸۲ش.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • خرمشاهی، بهاء الدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • صدوق، محمد بن علی بن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، قم، دار الشریف رضی، ۱۴۰۶ق.
  • طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تصحیح فضل‌الله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، زیرنظر محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • فرهنگ‌نامه علوم قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
  • مرکز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،‏ چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، قم، تمهید، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون